بروشور ویژه دهه فجر
بروشور ویژه دهه فجر با موضوع بیانیه گام دوم انقلاب
دانلود بروشور ویژه دهه فجر با موضوع بیانیه گام دوم انقلاب
جهت دانلود فایل روی نوشته آبی رنگ کلیک کنید
بروشور ویژه دهه فجر با موضوع بیانیه گام دوم انقلاب
دانلود بروشور ویژه دهه فجر با موضوع بیانیه گام دوم انقلاب
جهت دانلود فایل روی نوشته آبی رنگ کلیک کنید
وصیت نامه شهید نواب صفوی
هوالعزيز
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام مقدس آخرين وصي و قائم آل محمد پيشواي غايب جهان و بشر وجود منزه امام زمان اعلي منزلت والا پايگاه مهدي عجل الله تعالي فرجه و حقق آمالنا و فيه آمين الله العالمين
برادران مسلمانم در سراسر دنيا، دوستان ثابت قدم خدا و محمد و آل محمد (ص) السلام عليکم و رحمه الله و برکاته ان الدنيا قد ادبرت و ان الاخره قد اقبلت. همانا دنيا از ما رو گردانده و آخرت به ما رو کرده است، آنچه از عمر ما گذشت و فاني شد از دنيا بود و آنچه بسوي ما رو کرده و بسويش شتابان ميرويم آخرت است. پس بکوشيد از ابناء اين گذشته فاني نبوده از ابناء آن آينده حتمي باشيد و خود را براي آن سراي جاويد آماده نماييد.
(آه من قلة الزاد و بُعد السفر) امير المومنين وجود اقدس علي (ع) که جهاني پر از عشق و معرفت خدا بود و جهاني معرفت بايد تا به شخصيتش کمي پي برد و جهان، وجود همانندش را پس از پسرعموي کرامش صلي الله عليه و آله نديده و نخواهد ديد، از قلت توشه و دوري و هيبت اين سفر ميناليد، بياييد و از خواب خرگوشي برخيزيد و بپرهيزيد از اينکه به بازي آزمايشي دنيا فريب خورده و آلوده شويد و تمام براهين استوار و آيات منيره خدا و حقايق نوربخش جهان را که بسوي خدا و معاد از راه انبياء عظام عليهم السلام و محمد و آل محمد (ص) رهبري ميکنند فراموش کنيد.
ندايي در رويا رسيده که گويا رفتني هستم
آه، آه، حاشا و کلا خدا نخواهد که من و شما در زمره خاسرين و بدبختان قيامت و اصحاب جحيم شمرده شويم.
آه، بشري که تاب مشقات آسان و زودگذر دنيا را نداشته در مصيبت کوچکي متزلزل و عاجز گرديده بيتاب ميشوي چگونه تن ناتوان و زبون را مهياي آن آتشي ميکني که از غضب قهار خداي آتش و آب مشتعل گرديده است.
آه، عجبا اين بشر ضعيف که با اين سرعت ورود و خروجش از اين آزمايشگاه دنيا طي گرديده هم آغوش خاک تيره ميگردد با اينکه براي اصطبل و رباط هم معتقد است که بايد از سوي صاحبش قانون و دين و مقصودي باشد چگونه قانون و نظام دين و مقصود خداي جهان و نماينده و نماينده عزيزش وجود اقدس پيغمبر اسلام حضرت محمد ابن عبدالله صلي الله عليه و آله توجهي نکرده محيط فکر و زندگي خود را از طويله و اصطبل هم تنزل داده خود را براي هميشه در آتش جهل و شهوت پستش که افروزنده آتش غضب خداست ميسوزاند؟
(اولئک کالانعام بل هم اضل) اينان مثل حيواناتند بلکه گمراهترند.
آه، اي برادران، شما براي اتمام حجت حق و کسب رضاي رحمان و طاعتش و براي نجات و تبرئه خود در پيشگاه عظيم خداي عزيز (و معذره الي ربکم) حق را بگوييد و تبليغ کنيد و اين بيچارگان را از بيچارگي فردا خبر دهيد. و انذار نماييد و عدم رضاي خودتان را نسبت به معاصي و نافرمانيها و تبهکاريها و طغيانهاي آنها اعلام داريد (اما شاکراً و اما کفوراً) يا هدايت پذير گرديده و يا کفران ميکنند.
خداي عزيز از طاعتشان بينياز بوده از معصيت آنها هم حکومت بيزوالش زياني نبيند و جهنمش وسيع بوده (تقول هل من مزيد) ميگويد آيا سرکش و عاصي بيشتري هستي؟ و الفاظ و فلسفههاي پوچ و مظاهر رنگين و قدرتها و ژستها و لباسهاي فريبنده دنيا در آنجا ذليل و پوسيده گرديده و دردي دوا نميکند و به کاري نميخورد.
آه از اين غيبت طولاني، آه، برادران، من ديدم و ديده هر عاقلي ميبيند که محبت خدا از هر محبتي شيرينتر و اطاعت فرمانش از اطاعت شيطان و شهوت و نفس گراميتر و پرهيز از عذاب آينده جاويدي که انبياء براي بدکاران وعده کردهاند از پرهيز معصيتهاي زودگذر دنيا عاقلانهتر و اميد به رحمت و نعمت و لذت الهي حتمي و بيآلام بهشت از اميد به ذلت فاني و خيالي احتمالي دنيا پابرجاتر و استوارتر ميباشد و گردانيدن عنان وفا و عاطفه و محبت و غيرت بسوي آفريننده عزيز وفا و غيرت و محبت و غيرت نزديکتر و صحيحتر و به حق و به جا بوده و پروانه شمع محبت او گرديدن و در راهش سوختن و به درياي رحمت و لطفش پيوستن سعادتي است که در زير آسمان علم و عقل و وجود شهيرش فوق هر عنقا و همايي است که در خاطرها خطور کند و در تصور انديشه کنندگان بگنجد.
آه به راه او خواستم که دنيا را در برابر حقايق اسلام تسليم نموده اسلام و مسلمين جهان را از چنگال جهل و شهوت و ظلم نجات داده احکام منور اسلام را اجرا نموده حيات نويني با نشر اشعه معارف اسلام بر پيکر مردگان بشر امروز به ياري او ببخشم و حقيقت حيات انسانيت را جلوهگر سازم و اگر هزار سال هم بر اين منوال پرچم فداکاري راه خدا و محمد و آل محمد را به ياري ذات اقدسش بدوش ناتوان خويش ميکشيدم عاقبت مرگ بوده بايد همه اينها مقدمه تحصيل رضاي خدا ميبوده باشد تا براي قلب شفا و نوري و براي آخرت، سرافرازي و سودي داشته باشد و الا هيچ، و خدا از اينها همه بينياز بوده و ميباشد (نيته المومن خير من عمله) و نيت مومن بهتر از عملش بوده خدا به نيت پاک لطف ميکند و بس. اميد است به لطفش نيت پاکي و عشق سرشاري نسبت به ذاتش مرحمت فرموده به فضلش با ما رفتار فرمايد.
الحقنا الله بالحسين و جده و امه و ابيه و اخيه و ولده آمين الله العالمين.
فراموش نکنيد که راه راست از هر کجا کج شد بيراهه و به سوي هلاکت است.
و پس اي پيغمبر، راه از خانه اوصياء او علي و يازده فرزند عزيزش تا امام زمان بوده که زنده و غايب است (و بملا الله الارض به قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا) که به اتفاق احاديث مسلمين (شيعه و سني) خدا به وسيله او زمين را پر از عدل و داد ميکند بعد از آنکه پر از ظلم و جور شود، انشاء الله.
نظر مقام معظم رهبری درباره شهید نواب
شهید نواب صفوی غوغایی از شور و هیجان به وجود آورده بود که تاثیرات او بر روحیه طلاب قدر هنگام شهادتش محسوس بود.
آن کس که در دوره جوانی من ، خیلی بر روی من تاثیر گذاشت ، در درجه اول مرحوم نواب صفوی بود.
من به شدت تحت تاثیر شخصیت او قرار گرفتم . به فاصله چند ماه بعد با وضع خیلی بدی شهیدش کردند . این هم تاثیر او را در ما بیشتر عمیق کرد.
منبع:
شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها)
تاریخ شهادت حضرت زهرا (س) در روایات مختلفی متفاوت است، و میان علمای شیعه، دو احتمال معتبر است: هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پیامبر (ص) یا نود و پنج روز بعد از رحلت ایشان؛ همچنین مکان دفن ایشان از مجهولات تاریخی و نشانه اوج مظلومیت حضرت زهرا (س) است.
کمترین مدّت زندگی حضرت پس از رحلت پدر را چهل روز، و بیشترین مدّت را هشت ماه ثبت کرده اند. قول مشهور بین شیعیان، روایاتی است که تاریخ شهادت حضرت را سوم جمادی الثانی یعنی نود و پنج روز میداند؛ از جمله امام صادق (ع) فرمود: «شهادت حضرت فاطمه (س) در روز سه شنبه سوم جمادی الاخر سال یازدهم هجرت واقع شد.» قول دیگر هفتاد و پنج روز است، که برگزاری دو بار مراسم شهادت حضرت براساس این دو قول است.
با توجه به رحلت پیامبر اسلام (ص) در بیست و هشتم صفر، بنا به روایت هفتاد و پنج روز، در مورخه سیزدهم تا پانزدهم جمادی الأوّل، شهادت حضرت زهرا (س) است و این ایام را فاطمیه اوّل میخوانند. اما بنا به روایت نود و پنج روز، شهادت حضرت زهرا (س) در سوم تا پنجم جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیه دوم میخوانند.
بنابراین؛ ایام فاطمیه جمعا ۶ روز است، ۳ روز در ماه جمادی الاول و ۳ روز در ماه جمادی الثانی. فاطمیه اول از ۱۳ تا ۱۵ جمادی الاول است و فاطمیه دوم از سوم تا پنجم جمادی الثانی میباشد.
البته در فرهنگ عامه شیعیان عراق عزاداری فاطمیه به جای دو دهه، در سه دهه برگزار میشود، که «دهه اول فاطمیه» ۴۰ روز بعد از درگذشت پیامبر اکرم (ص) میباشد، که مورخ هشتم ربیع الثانی است. البته این تقسیم بندی در بعضی هیاتهای شهرهایی مانند قم و تهران هم وجود دارد.
چند عامل ممکن است، منشأ این اختلافات باشد؛ از جمله:
۱- نقل حوادث تاریخی در آن دوران همانند امروز نبود، که به صورت نوشته و کتاب در آید و به نسلهای بعدی منتقل شود، بلکه انتقال رویدادهای تاریخی به طور عمده شفاهی بود و از خاطر و ذهن افرادی چند به اذهان دیگران منتقل میشد. کسی نمیتواند ادّعا کند که همه این ناقلان از اشتباه مصون بودند.
۲- از سوی دیگر در آن روزها مسلمانان سرگرم جنگ بودند. در چنین شرایطی کمتر دغدغه داشتند که حوادث تاریخی را به طور دقیق ثبت نمایند.
۳- اختلاف و دسته بندیهای سیاسی که پس از رحلت رسول خدا (ص) پدید آمد، موجب شده که کسانی که روی کار آمدند و قدرت را در دست گرفتند، تا آن جا که توان داشتند، تاریخ حادثهها را دستکاری کردند.
نظر رهبری درباره تاریخ شهادت حضرت زهرا(س)
در فاطمیه سال گذشته حجت الاسلام ادیب یزدی در یکی از سخنرانی های خود در خصوص نظر رهبر انقلاب درباره تاریخ شهادت حضرت زهرا اظهاراتی کرد.
این واعظ تهرانی درباره فاطمیه و زمان عزاداری برای حضرت زهرا به بیان خاطره و نقل قولی از رهبر معظم انقلاب پرداخته و گفته بود:” یادم می آید یک روز در محضر رهبر عالی قدر انقلاب بودم یکی از آقایان سوال کرد:"درباره شهادت حضرت فاطمه(س) بالاخره 75 روز بعد از رحلت صحیح است یا 95؟” رهبر عالی قدر پاسخ واقعا حکیمانه ای دادند و فرمودند: “برای شما چه فرقی می کند کدامیک صحیح باشد خداوند خواست که مردم بیشتر به یاد مادر ما باشند و بیشتر برای مادر ما عزاداری و بیان فضائل ایشان را بکنند.”
وی افزوده بود: دقیقا همین نکته ای که حضرت آقا فرمودندمدنظر است.ایام فاطمیه نسبتا طولانی است به جهت این که فضائل حضرت زهرا(س) هم بی حد و حصر و بی اندازه است. فاطمه زهرا(س) ریشه، اصل و اساس ولایت و عصمت و حقیقت امامت است. هر قدر فضائل ایشان گفته شود اولا تمام شدنی نیست و ثانیا برکات بسیاری بر بیان فضائل فاطمی آمده است به عنوان نمونه بیان فضائل فاطمه(س) نفاق را از انسان می زداید، ایمان انسان را زیاد می کند، موجب بصیرت عمیق انسان نسبت به حوادث و وقایع تاریخی می شود، انسان را با حقایق و بطن این عالم آشنا می کند، انسان را پیش خدا و حضرات معصومین(ع) خصوصا حضرت بقیة الله(عج) محبوب می نماید و زمینه کسب تقوا و فضیلت را در انسان مضاعف می کند و بسیاری از فضایل دیگر. لذا جامعه شیعی ما به ذکر فضائل فاطمی بسیار نیازمند است و بحمد الله فرصت خوبی هم در ایام فاطمیه فراهم شده که توسط هیئتی ها، متدینین، نمازگزاران و مسجدی ها در مراسم هایی مختلف این فضائل گفته شود.
ادیب یزدی گفته بود: ایام فاطمیه هم نزد شیعیان و ارادتمندان خاندان حضرت محمد(ص) ایام معین و کاملا علنی است. اما برای شهادت حضرت صدیقه فاطمه(س) 4 نقل وجود دارد اول اینکه برخی معتقدند خانم(س) 40 روز بعد از رحلت حضرت پیامبر(ص) به شهادت رسیده اند بعضی ها گفته اند 60 روز، بعضی ها 75 و بعضی ها دیگر 95 روز. اما برای این که روز عظیم شهادت بی بی از دستمان نرود فصلی را به عنوان ایام فاطمیه قرار داده ایم که در مشخص ترین ایام 10 روز قبل از شهادت 75 تا 10 روز بعد از شهادت 95 در نظر گرفته شده است.یعنی در طول سال حداقل 40 روز برای بیان فضائل فاطمی قرار گرفته شده است.
منابع:
20دی ماه سالروز شهادت قهرمان مبارزه با استعمار امیر کبیر
میرزا تقی خان فراهانی از نوادر تاریخ کشور ماست. روحیه متعهدانه و عشق عمیق وی به استقلال و آزادی و اقتدار ملت مسلمان ایران، زمانی به فریاد دادخواهی ملت مظلوم لبیک گفت، که میرفت تمامی ثروت و عزت کشور برای همیشه در کام جهنمی استعمار و استکبار جهانی بلعیده شود. زمانیکه دربار فاسد پادشاهی و رجال سیاسی سر سپرده، مزدورانه و مزورانه علناً سنگ بندگی طاغوتهای شرق و غرب را به سینه میزدند و بیشرمی و گستاخیشان به حدی رسیده بود که حتی کوششی در اختفای بندهای اسارت و یوغ بندگی و بردگی خویش نمی نمودند. امیرکبیر در برابر دشمنان دین و مجریان سیاست استعماری، یک تنه قیام کرد و پوزه استکبار و عمّال داخلیش را به خاک مالید.
طی حدود یک قرن و نیم که از شهادت امیر به دست جیرهخواران و سر سپردگان طاغوت میگذرد، دوست و دشمن در ستایش از این روح آزاده و شخصیت مقتدر سخن گفتهاند. همه متفق القول اعتراف کردهاند که ”مصلحی“ چنین تشنه اصلاح، ”سیاستمداری“ چنان شیفته استقلال و ”زمامداری“ چنین خیرخواه ملت، نه تنها در تاریخ دو هزار و چند ساله ایران بلکه در تاریخ جهان، کم نظیر و کمیاب میباشد. اصلاحات داخلی در زمینه اعتلای فرهنگ، تنظیم اقتصاد و تطهیر عرصه سیاست کشور، اقدامات در جهت احیای دین و بسط عدالت در سطح جامعه، مبارزاتش در جهت قطع نفوذ اجانب و استعمارگران، و حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور که طی سه سال و اندی صدارت میرزا تقیخان امیر کبیر انجام گرفت، تماماً شایسته تحسین است.
سرگذشت و اهداف اصلاحی امیر کبیر
سرگذشت امیرکبیر و اهداف اصلاحی و ضد استکباری این مرد سیاسی لایق، این مسلمان متدیّن و وظیفه شناس و … و مصلح بزرگ دینی و اجتماعی و نقش استکبار جهانی در سرکوبی، عزل، تبعید و سرانجام شهادت وی از آن رو شایسته مطالعه و بررسی است که پرده از خیانتها و جنایتهای استعمارگران شرق و غرب در کشورهای عقب نگاه داشته شده برداشته و ما را وامیدارد که هر چه مصممتر و با آگاهی هرچه بیشتر به دسیسههای استکبار جهانی پی ببریم.
میرزا تقی خان امیرکبیر یا میرزا محمدتقی خان امیرکبیر، پسر مشهدی قربان هزاوهیی فراهانی نوه تهماسب بیک است. (مشهدی قربان طباخ اشراف آن زمان که بعدها به طور اختصاصی طباخ آشپزخانه میرزا عیسی معروف به میرزا بزرگ قائم مقام فراهانی شد). میرزا تقی خان امیرکبیر در خانوادهای از طبقات پایینی ملت ایران در روستای هزاوه به دنیا آمد و با حفظ این امتیاز در دامان یکی از بهترین و اصیلترین خاندانهای آن روز ایران تربیت یافت و رشد نمود.
هزاوه در دو فرسخی شمال غربی شهرستان اراک و در مجاورت فراهان زادگاه خانواده بزرگ قائم مقام قرار داشت. کربلایی محمد قربان در سلک نوکران میرزا عیسی قائم مقام بزرگ درآمد و به مقام آشپزی رسید و در زمان میرزا ابوالقاسم قائم مقام دوم و صدر اعظم محمدشاه مقام نظارت در آشپزخانه را احراز کرد و در اواخر عمر ”قاپوچی“ قائم مقام شد. حشر و نشر میرزا تقی خان با فرزندان خانواده قائم مقام از سویی و استعداد و دقت نظر امیرکبیر از سوی دیگر از او شخصیتی میسازد که نظیر آن در عصر قاجار کمتر دیده میشود. راه یافتن امیر کبیر به کلاس درس فرزندان قائم مقام در حالی که امثال او حق تعلیم و تعلم نداشتهاند و تعبیراتی که قائم مقام در خصوص او به کار میبرد، عظمت شخصیت امیرکبیر را در همان دوران طفولیت نشان میدهد. او از هوش سرشاری برخوردار بود. گویند: امیر در کودکی هنگامی که ناهار فرزندان قائم مقام را می آورد، برای باز پس بردن ظروف در حجره می ایستاد و آنچه معلم به ایشان می آموخت ، فرا می گرفت. روزی قائم مقام به آزمایش پسرانش آمد و هر چه از آنان پرسید، ندانستند. اما امیر جواب داد. قائم مقام پرسید: تقی تو کجا درس خوانده ای؟ عرض کرد: روزها که غذای آقازاده ها را می آوردم ، ایستاده می شنودم ، قائم مقام انعامی به او داد، نگرفت و گریه کرد . به او گفت چه می خواهی؟ امیر عرض کرد: به معلم امر فرمایید درسی را که به آقازاده ها می دهد به من هم بیاموزد . قائم مقام پذیرفت و معلم را فرمود تا به او نیز بیاموزد.
ویژگیهای شخصیت امیرکبیر
امیر، درشت و تنومند، خوش قیافه و با سیمای گشاده و هوشمند بود. گویند در جوانی به کشتی علاقه داشت ، به زورخانه می رفت و منش پهلوانان را دارا بود. راست گفتار و درست کردار بود. پیگیری امور کشور برایش از هر کاردیگری ، حتی سلامتی خود ، مهم تر می نمود. چشمان نافذی داشت . اعصابی قوی داشت و به گاه بروز سختی ها بسیار خونسرد بود. حق شناس بود و هرگز بر مقامی که دست یافته بود، غره نشد. بی جهت کسی را عزیز نمی داشت و کوچکترین خدمتی درنظر او جلوه می کرد. چون از سلامت نفس برخورداربود ، در برابر سفرای خارجی بسیار با غرور برخورد می کرد و تلاش سفرای روس و انگلیس در از بین بردن او، از همین برخوردها منشأ می گرفت . لباس او ساده بود ، جبه بر تن می کرد و کلاه مستوفی گری را قدری بلند تر نموده ، بر سرمی نهاد . او پابند مسائل شرعی بود و نماز وروزه را به جا می آورد ، دعا و زیارت عاشورا می خواند. عادت به قلیان کشیدن داشت، اما تا آخرعمراز سلامت کامل بدنی برخوردار بود. امیر به خانواده خود علاقمند بود و نسبت به مادرش همواره مهری سرشار داشت.
امیر چون به سن رشد رسید در دستگاه قائم مقام و دستگاه محمدخان زنگنه امیر نظام، وارد خدمات دولتی گردید. تحریر و نویسندگی در محضر این دو شخصیت، آغاز کار امیرکبیر است. بعد از مدتی لشکر نویسی در سال ۱۲۵۱ هجری قمری به شغل و لقب مستوفی نظام در لشکر آذربایجان منسوب و ملقب گردید. بعد از سمت استیفا به وزیر نظامی فرمانده کل قوا میرسد و بعد از مدتی با جلوس ناصرالدین شاه بر تخت، محمدتقی خان، به لقب امیرکبیری، اتابکی و نائبی درآمد. در حالی که منصب صدارت و امیر نظامی را داشت. حسادت امثال میرزا آقاخان نوری و دسایس او همراه با مهدعلیا در این هنگام علیه امیرکبیر در شاه اثری نکرد و ازدواج امیر کبیر با خواهر تنی ناصرالدین شاه یعنی عزت الدوله اوضاع را کمی به نفع امیرکبیر آرام کرد. امیرکبیر سرگرم اصلاحات کلی شد در حالی که مملکت سخت گرفتار طغیان ناشی از هرج و مرج اواخر دوران محمدشاه بود.
اقدامات امیر کبیر در زمان صدارت
یکی از اقدامات وی ایجاد نظم در جامعه بود ؛ در پی نظمی که او در جامعه برقرار کرد کمتر ظالمی قادر بود بر بیچارگان فقیر تعدی کند، دزدی و هرزگی و شرارت را درجامعه به حداقل رسانید.
امیر رسم رشوه و بست را برانداخت و کمتر کسن جرأت داشت رشوه دریافت کند ، یا آن که گناهکاری به بست برود.
امیر برای تمیشت امور به خزانه خالی مملکت، سروسامان داد و حقوق بسیاری از درباریان و وابستگان آنها راقطع کرد و همچون قائم مقام، برای شاه نیز” پول توجیبی” مقرر نمود.
از دیگر اقدامات مهم امیرکبیر، تأسیس اداره آگاهی بود . او برای آن که از روابط کارگزاران و مأموران دولت با مردم مطلع باشد اداره ای مخصوص و سرّی تشکیل داد که مشخصات کارکنان آن کاملاً مخفی بود . مأموران این اداره در لباس چوپان، گدا، فروشنده دوره گرد، راهزن و … همه جا نفوذ داشتند و هر جا کار خلافی از کسی سر می زد، بی درنگ امیر را با خبر می کردند. در واقع امیر به جای دو چشم و دو گوش ، هزاران چشم و گوش داشت.
وی جهت بسط عدالت، محاکم شرع را به علمای صالح سپرد ، رسم شکنجه را برانداخت و با نوآوری در عرصه سیاست ، سعی کرد مردم را با علوم جدید آشنا سازد.
او مایه کوبی آبله را اجباری ساخت و هر کس از بیماری آبله می مرد، بستگان او را پنج تومان جریمه می کرد.
ایجاد چاپارخانه برای مرسولات پستی از دیگر اقدامات امیر بود. ایجاد میدان توپخانه و عمارت آن و همچنین سبزه میدان تهران، که قبلاً محل اعدام افراد خاص بود نیز، از دیگر کارهای عمرانی وی به شمار می آید.
نکته جالب توجه در تیزبینی امیر، ساختن خانه برای مردم بود ، او دویست خانه در بیرون شهر بنا کرد.
تاسیس مدرسه دارالفنون و راه اندازی نخستین روزنامه در ایران به نام وقایع اتفاقیه ، دو گام بزرگ دیگر امیر بود ، ایجاد کارخانه های پارچه بافی ، شکر ریزی ، چینی و بلورسازی، کاغذ سازی ، چدن ریزی و فلزی از دیگر کارهای مثبت امیر بود.
امیر کبیر این مرد نامدار در دوران صدارت خویش اقدامات بسیاری را برای ملت و کشور خویش انجام داد.
آنچه همواره نام امیر کبیر را در نهضت علم و دانش ماندگار خواهد کرد، همانا تأسیس مدرسه دارالفنون به سبک جدید و استخدام معلمین و استادان خارجی است که در کنار آنها اساتید برجسته ایران هم بودند و تدریس میکردند. گرچه بعد از تأسیس این مدرسه آنچه امیرکبیر در زمان حیاتش در نظر داشت متحقق نشد و حسودان امیرکبیر چون میرزا آقاخان نوری سلطه و نفوذ یافتند و اغراض و امیالشان را در این امر مهم دخالت دادند، از جمله بردن صد نفر شاگرد از شاهزادگان به نزد ناصرالدین شاه تا در این مدرسه تعلیم یابند. افسوس که یک روز پس از عزل امیرکبیر، معلمان فرنگی وارد تهران میشوند و گویی او را در حال توقیف ملاقات میکنند. میرزا آقاخان نوری با وجود آمدن معلمان از فرنگ، هنوز سعی در تعطیلی دارالفنون دارد که ناصرالدین شاه مخالفت میکند.
سرانجام دشمنی امثال آقاخان نوری و مهدعلیا و… و نادانی ناصرالدین شاه باعث شد تا در ۲۰ محرم ۱۲۶۸ هجری قمری، امیرکبیر از صدارت معزول شود و در ۲۵ محرم از امارت نظام و از تمام مشاغل دولتی برکنار گردد و چند روز بعد به کاشان تبعید شود. سرانجام به فرمان نامرد روزگار ناصرالدین شاه به دست نالایقی چون حاج علیخان مراغهیی معروف به حاجبالدوله به طرز فیجعی در حمام فین کاشان به لقاء حق برسد.
منبع: پایگاه تبیان و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
مدرسه علمیه حضرت زینب در تاریخ 10 دیماه به مناسبت میلاد حضرت زینب(سلام الله علیها) بروشور ویژه میلاد حضرت زینب (سلام الله علیها) توسط معاون پژوهش تهیه و توزیع نمود.